ســــــــــــــکـــــــــــوت
|
تو دنیایی که هر روزش مثل دیروز میمونه
مصیبت میشه وقتی زمین میچرخه وارونه
ولی ای کاش وقتی که میچرخه وارونه
منو بفرسته به چند سالی عقبتر برنگردونه
دیگه تموم شد اون روزا خواب و خیال دیگه بسه
دیگه پا پیش نمیزارم بزار بگن عشق هوسه
دیگه بسه خورد شدنا غرور نمونده واسمون
این دفعه بحث،بحثه دله طفلی شکسته بی زبون
میخوام که حسش بکنی خورد شدن غرورمو
میخوام که بشکنه دلت شاید بدونی قدرمو
نگه نداشتی حرمته نه خودمون نه عشقمون
یا بشکن اون غرورتو یا اینکه تنهایی بمون
یادت میاد نگاهتو وقتی شکستی دلمو
با هرنگاه زخمی زدی این دله پاره پارمو
نوبتی هم باشه عزیز این دفعه نوبت منه
لحظه خورد شدن تو وقت پیروزی منه
حتی پشیمون هم بشی دیگه فایده نداره
واسه ما هرکاری کنی حنات دیگه رنگ نداره
میخوام که زخمت بزنم بعدش بشم واست نمک
تشنه یک جرعه عشق دلت بشه پر از ترک
میخوام که کاری بکنم آرزوی مرگ بکنی
کاری که با ما کردی تو با هیشکی دیگه نکنی
ختم کلوم رک بگمت از دل ما رفتی دیگه
میخوام بازم عاشق بشم
اینم یه جور بخته دیگه
ترانه سرا : امیر طالبی
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ؛
الفبای زندگی را ..
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند .
دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو !
به سلامتـــــي اونـــــی که
اگه صد دفعه هم ناراحتش کنــی
هر بار میگه این دفعه آخریــــــه که می بخشمت
ولي باز با اخـــم میــاد توی بغلت !!!
یکـــــــبار هم وقتی منتــــظرت نیستم ....
به ســـراغم بیـــــــــا.....
بگــذار خــــــــیالم غـافلـگــــــــیر شـــود ....