ســــــــــــــکـــــــــــوت
|
یادمان باشد
وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم !
در برابرش مسئولیم ...
...
در برابر اشکهایش ؛
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ....
واگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد...
تلــــخ میگذرد…
ایـــــن روزها
که قرار استـــ
از او …
برای دلـــــــــــم
یک انســـــان معمـولی بســـــــــازم!!
آنقــدر مرا سرد کرد
از خودش .. از عشق ..
کــه حالا بــه جای دلبستن ، یخ بسته ام !
آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد
لیز میخوریــد .!
از کسی که دوستش داری
ساده دست نکش
شايد ديگه هيچکس رو مثل اون دوست نداشته باشی
از کسی هم که دوستت دارد به آسونی نگذر
شايد هيچوقت هيچکس رو مثل تو دوست نداشته باشه
بعضی حرفا رو نمیشه گفت باید خورد!
ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت نه میشه خورد!
میمونه سردل..
میشه دلتنگی..
میشه بغض…
...
چقد بد میشه وقتی که زمین برعکس می چرخه
یا هر آغاز شیرینی همیشه آخرش تلخه
زمین درگیره ابرازه ، یه جور آفتاب و مهتابه
زمان سرگیجه میگیره ، خدا تو آسمون خوابه
خدا دلگیره از خاکی که توش شیطان عبادت شه
زده رو آخرین دورش که با سرعت قیامت شه
برام احساس آرامش تو این دنیا یه جور وهمه
زبون ساده ی من رو کسی اینجا نمی فهمه
چقد بد میشه بدبختی نشونیت رو بلد باشه
به جایه کوه یک چاله بیاد راهتو سد میشه
میوفتی و عزیزت از کنارت ساده رد میشه
چقد سخته که زمان بی وقفه بد میشه
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد
زیبا بود
اما
شوخی بود !
...
درد بدیه وقتی واسه اون که میمردی بدونی حتی واست تبم نمیکنه
زندگی دیکته گفت ما همش غلط پشت غلط
عشق نوشتیم با الف نقطه گذاشتیم ته خط
من از اول همه جا نشوندن ته کلاس
...
تو دنیایی که هر روزش مثل دیروز میمونه
مصیبت میشه وقتی زمین میچرخه وارونه
ولی ای کاش وقتی که میچرخه وارونه
منو بفرسته به چند سالی عقبتر برنگردونه
دیگه تموم شد اون روزا خواب و خیال دیگه بسه
دیگه پا پیش نمیزارم بزار بگن عشق هوسه
دیگه بسه خورد شدنا غرور نمونده واسمون
این دفعه بحث،بحثه دله طفلی شکسته بی زبون
میخوام که حسش بکنی خورد شدن غرورمو
میخوام که بشکنه دلت شاید بدونی قدرمو
نگه نداشتی حرمته نه خودمون نه عشقمون
یا بشکن اون غرورتو یا اینکه تنهایی بمون
یادت میاد نگاهتو وقتی شکستی دلمو
با هرنگاه زخمی زدی این دله پاره پارمو
نوبتی هم باشه عزیز این دفعه نوبت منه
لحظه خورد شدن تو وقت پیروزی منه
حتی پشیمون هم بشی دیگه فایده نداره
واسه ما هرکاری کنی حنات دیگه رنگ نداره
میخوام که زخمت بزنم بعدش بشم واست نمک
تشنه یک جرعه عشق دلت بشه پر از ترک
میخوام که کاری بکنم آرزوی مرگ بکنی
کاری که با ما کردی تو با هیشکی دیگه نکنی
ختم کلوم رک بگمت از دل ما رفتی دیگه
میخوام بازم عاشق بشم
اینم یه جور بخته دیگه
ترانه سرا : امیر طالبی
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ؛
الفبای زندگی را ..
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند .
دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو !
به سلامتـــــي اونـــــی که
اگه صد دفعه هم ناراحتش کنــی
هر بار میگه این دفعه آخریــــــه که می بخشمت
ولي باز با اخـــم میــاد توی بغلت !!!
یکـــــــبار هم وقتی منتــــظرت نیستم ....
به ســـراغم بیـــــــــا.....
بگــذار خــــــــیالم غـافلـگــــــــیر شـــود ....
در هجوم لحظه های پوچ جدایی
سکوت تنها یادگار با تو بودن است
اینجـــآ زَمیـــن اَســـتــ
رَســمــِ آدمهــآیَشــ عَجیــبــ اَســتــ
اینجــآ گـُـم کــه بشـَـوی
بـِـه جــآی اینــکه دُنبــآلتــ بگـَـردَند
فرآموشـَـتــ می کُننـَـد
عآشـِـق کــه بشـَـوی
بــه جــآی اینــکه دَرکــَتــ کُنــند مُتَهَمَــتــ می کُننــَد
فَرهَنــگــِ لُغــتــِ اینجــآ چیــزی از
عِشــــــق و اِحســــــآس وغــُــــرور سـَـرَش نِمی شـَـوَد
زیــآد کــه خــوبــ بآشــی زیــآدی می شـَـوی
زیــآد کــه دَمِ دَســتــ بآشــی تِکــــــرآری می شـَـوی
زیــآد کــه بِخَنــدی بَرچَســبـِـ دیوآنـِـگی میخـُـوری
و زیــآد کــه اَشــکــ بِریــزی... عآشــِــــقی..!!
اینجــآ بآیــد
فـَـقـَــــــط ...
بــرآی دیگــرآن نَـفــَــــس بِکِشــی...!
چقدر تلخ شده ای ...
آنقدر که حتی ...
وقتی صدایت را می شنوم ...
... احساس میکنم ...
دیگر دلم برایت نمی لرزد ...
آرامش این روزهایم ، مدیون همین انتظاراتی هست که دیگر از کسی ندارم
قيـــافـه ام تـابلـو شده بود!
گفتي: چي ميكشي؟!!!
گفتم: زجــــــــر!
گفتي: نه يعني چي مصرف ميكني ؟
گفتم: زنـــــدگـي...!
دلم به بهانه ی همیشگی گریست
بگذار بگرید
و بداند...
هر آنچه خواست
همیشه نیست.....
آدمیزاد....
غرورش را خیلی دوست دارد،
اگر داشته باشد،
آن را از او نگیرید...
حتی به امانت نبرید...
ضربه ای هم نزنیدش،
چه رسد به شکستن یا له کردن!
آدمی غرورش را خیلی زیاد، شاید بیشتر از تمام داشته هایش، دوست می دارد؛
حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر دوستت دارد!
و این را بفهم آدمیزاد!
دلـــــــم مـــــی خــــــواهـــــــد ...
زنــــــدگــــی ام را موقـــتــــــــ بــدهـــــــم دســــتـــــ یــــک آدم دیــــگــر
بـگــــــــویــــم "تــ،ــو بــــازی کـــــن تــا مـ،ــن برگـــردم
نــســــوزیـــهـا...
تا وقتي كه تو هستي
تا لحظه اي كه ياد تو در خاطر من جاريست
تا زماني كه دستهاي گرمت همراه دستاي خسته اي منه
تا وقتي كه نگاهت تنها پناهگاه و تكيه گاه نگاه سرگردان منه
تا زماني كه تو همسفر جاده زندگي من هستي
تا وقتي كه شونه هاي تو امن ترين جاي دنياست براي من
من زنده هستم
برات مینویسم دوستت دارم آخه میدونی؟ آدما گاهی اوقات
خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته به این سادگیا پاک شدنی نیست.گرچه پاره کردن یه کاغذ از شکستنیه قلبم ساده تر..ولی من مینویسم....من مینویسم دوستت دارم
خدایا !
میوه ی کدام درخت باغت را گاز بزنم
که از زمین رانده شوم ؟
ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛
از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم !
امـا، حقیقـت این که :
از دست دادن ِ خــودمـون ،
و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ! و چقدر ارزش داریم ....
گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره ..!!
خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری
بگی اروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری
خدا جون میگن تو خوبی مثه مادرا میمونی
خداجون میشه یه کاری بکنی به خاطر من؟
من میخوام که زود بمیرم اخه سخته زنده موندن
خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته
زنده بودن یا مردن من واسه اون فرقی نداره
خدا جون میخوام بمیرم تابشم همیشه راحت
ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه یه ساعت